حقيق شناخت اهميت و تاثير ارزشيابي مستمر و يا پرسشهاي تدريجي بر ميزان موفقيت وكارايي دانش آموزان

دسته بندي : علوم انسانی » روانشناسی
مقدمه:
زندگي اجتماع موثر، مستلزم مشاركت فعال و مفيد تمامي اعضاي جامعه در زمينه هاي مختلف اجتماعي است در شرايط موجود با توجه به رشد سريع دانش و تكنولوژي، افراد بايد بصورت گسترده شرايط اجتماعي شدن و كسب دانش و مهارت ها و فنون را در دوران كودكي و نوجواني بياموزند و در بزرگسالي به پيگيري آموزشهاي قبلي توسعه و گسترش دانش، توانائي ها و مهارت بپردازند تا از اين طريق در جامعه و سامان هاي مختلف حضور جدي و موثر داشت باشند و علاوه بر رفع نيازها و اميال خود به صورت منطقي به اجزاي نقش اجتماعي و سازماني خويش بپردازند زيرا حياط موثر سازمان ها از طريق كارايي مسئولان و كاركنان آگاه و ماهر خلاق و توانا ميسر مي گردد كه اين مسئولان و كاركنان در آينده كساني به غير از دانش آموزان فعلي مملكت نمي باشند. اين امر آموزش هاي مستمر و تدريجي و يا به عبارتي آموزش همراه با يادگيري عميق را اجتناب ناپذير مي سازد و لزوم سرمايه گذاري در آموزش نيروي انساني را بعنوان ركن اساسي توسعه كشور گوشزد مي نمايد. در اين راستا پرسشهاي مستمر يا تدريجي دانش آموزان فعلي و مسئولان آينده در واحدهاي آموزشي در آموزش و پرورش يكي از گامهاي مهم و ارزشمند است كه چنانچه با برنامه ريزي علمي و اجراي تحقيق اعمال شود، منجر به ارتقاي سطح علمي دانش آموزان شده و در نتيجه قدم مثبت و موثري در جهت ارتقاء كمي و كيفي آموزش و پرورش و در نهايت توسعه جامعه برداشته مي شود. هدف پرسشهاي مستمر و تدريجي افزايش دانش و مهارت و ايجاد زمينه هاي لازم جهت بروز خلاقيت ها و نوآوري و تقويت اعتماد به نفس و رحيه هم فكري و مشورت با ديگران و رفع اشكال در برنامه ريزي و خلاصه ارتقاء سطح كارايي دانش آموزان متناسب با تحولات و نيازهاي جامعه امروزي مي باشد. بنارباين دراين تحقيق محقق بر اين است تا تاثير پرسش هاي مستمر و يا پرسشهاي تدريجي را بر ميزان افزايش موفقيت و كارايي دانش آموزان از منظر و ديدگاه خود آنان بررسي نمايد و چون نگارنده مطالب فوق اين عقيده را قبول دارد كه اگر انسان بتواند آنچه را كه درباره اش مي تواند مدعي باشد كه درباره آن چيزي مي داند و گرنه دانش انسان درباره آن مطلب اندك و نارسا است. پس پژوهشگر در اين پژوهش كوشيده است اطلاعاتي را كه به آگاهي خوانندگان مي رساند از طريق آمار و ارقام دقيق باشد كه اين اطلاعات بوسيله آمارگيري با شركت خود دانش آموزان در برخي از مدارس راهنمايي و دبيرستان خمين كه بعنوان نمونه انتخاب گرديده اند جمع آوري شده و پس از تجزيه و تحليل اطلاعات نتيجه آمارگيري به كل جامعه تهيه داده شده و شايد اين موضوع كمتر از ديدگاه خود دانش آموزان مورد نقد و بررسي قرار گرفته شده باشد لذا مي تواند اطلاعاتي جديد اختيار مسئولين و برنامه ريزان آموزش قرار دهد.


بيان مسئله:
مدارس بعنوان پرجمعيت ترين مراكز آموزش در آموزش و پرورش رسمي كشور به حساب مي آيند در نتيجه دانش آموزان و كادر آموزشي و كادر اداري بايد در كنار امكانات عادي وسايل و تجهيزات در تعامل با يكديگر زمينه دستيابي به اهداف كلي و جزئي تعليم و تربيت را فراهم سازند.
با گسترش روز افزون علوم و فنون و پيچيده تر شدن شرايط اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي جامعه اين ضرورت بيش از پيش احساس مي شود كه دانش آموزان براي برخورد موثر با مشكلات آموزشي و تلاش براي حل آنها بايد با استفاده از روشهاي جديد و بديع و فعال و بهره برداري از حداكثر توانايي هاي علمي، شيوه يادگيري و آموزش خويش را تكامل و توسعه بخشند در اين راستا آموزشهاي مستمر و پرسشهاي تدريجي ضمن سال دانش آموزان يكي از سريعترين و مفيد ترين اقدامات آموزشي است كه عهده دار ارتقاي سطح علمي، كاربردي و كيفي دانش آموزاناست و اصولا آموزش افراد نوعي سرمايه گذاري مفيد محسوب مي شود و تخصيص منابع بيشتر به اين بخش سبب رشد اقتصادي مي گردد از اين رو سرمايه گذاري براي آموزش يك عامل كليدي در فرايند توسعه است. بنابراين در اين تحقيق سعي بر آن است كه ميزان تاثير آموزشهاي مستمر يا تدريجي براي افزايش موفقيت و كارايي دانش آموزان از نظر و ديدگاه خود آنها مورد بررسي و مطالعه قرار مي گيرد.
فرضيه هاي تحقيق:
1- آيا بنظر مي رسد بين پرسش هاي تدريجي در كلاس و جلوگيري از افت تحصيلي رابطه وجود دارد؟
2- آيا بنظر مي رسد بين پرسشهاي تدريجي از دانش آموزان و موفقيت و كارايي در تمام سطوح بخصوص در مسابقات علمي رابطه وجود دارد؟
3- آيا بنظر مي رسد بين پرسش هاي تدريجي از دانش آموزان و ابتكار و نوآوري و خلاقيت و روحيه اعتماد به نفش دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
4- آيا بنظر مي رسد بين پرسش هاي تدريجي از دانش آموزان و روحيه انتقاد پذيري و قدرت بيان و استدلال و تصميم گيري و ميزان يادگيري دانش آموزان رابطه وجود دارد؟
اهداف تحقيق:
هدف از اجراي اين تحقيق شناخت و پي بردن به اهميت و تاثير ارزشيابي مستمر و يا پرسشهاي تدريجي بر ميزان موفقيت وكارايي دانش آموزان مدارس راهنمايي و دبيرستان منطقه خمين مي باشد. يا به عبارت ديگر هدف اصلي مقايسه عملكرد دانش آموزاني كه از طريق ارزشيابي مستمر پرسش تدريجي داشته اند با دانش آموزاني كه پرسش تدريجي را نداشته اند و يا بسيار اندك داشته اند. قابل ذكر است كه اين مقايسه از منظر و ديدگاه خود دانش انجام گرفته يعني نگارنده مطلب خواسته از زبان و بيان خود دانش آموزان به اهميت پرسشهاي تدريجي بپردازد كه شايد اين موضوع كمتر از ديدگاه خود دانش آموزان مورد نقد و بررسي قرار گرفته باشد در ضمن بيان اين نوع مقايسه از طريق آمار و ارقام و تبديل يك صفت به كميت انجام شده است.
اهميت و ضرورت تحقيق:
با توجه به تحولات سريع علوم و تكنولوژي و دانش و اطلاعات افراد براي پاسخگويي به اين پيشرفت سريع ناتوان و ناقص است. از اين رو در دنياي متحول امروز هيچ كس نمي تواند فقط با تكيه بر آموخته هاي خود در نظام آموزش و پرورش سازگاري مناسب با محيط خود داشته باشد. بنابراين براساس فلسفه آموزش و ارزشيابي مستمر اطلاعات و دانش انسان بايد همواره پويا و در حل تكامل باشد در هر مرحله از زندگي بايد در جريان جديدترين يافته ها و اطلاعات مربوط به حرفه و شغل زندگي اش قرار گيرد. ارزشيابي مستمر يا پرسشهاي تدريجي بر پايه فلسفه آموزش مستمر از حقايقي چون پويايي انسان و طبيعت قابليت و نيازهاي تكامل بهينه شدن و فلسفه حيات انسان استوار است يا به عبارت ديگر پرش تدريجي با ارزش هايي مستمر يكي از بازوهاي آموزش مستمر را تشكيل مي دهند و رابطه مستقيم با آموزش مستمر در جامعه دارد از طرفي مثلث آموزش 3 ضلع دارد چه آموزش دهيم و نتيجه را چگونه ارزشيابي كنيم در بسياري از موارد بيشترين توجه بر دو ضلع آموزش متمركز است چه آموزش دهيم كه همان برنامه درسي است و چگونه آموزش دهيم كه همان شيوه تدريس است اما از
دسته بندی: علوم انسانی » روانشناسی

تعداد مشاهده: 7735 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.doc

فرمت فایل اصلی: word - قابل ویرایش

تعداد صفحات: 63

حجم فایل:232 کیلوبایت

 قیمت: 5,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل پشتیبانی 24 ساعته : 09909994252